Fa En یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 ساعت 3 و 49 دقیقه

سیاست سکون در برابر مخالفان قذافی و سودان جنوبی در تضاد با منافع ملی ایران

سیاست سکون در برابر مخالفان قذافی و سودان جنوبی در تضاد با منافع ملی ایران

مقامات ایرانی، کاسه داغ تر از آش نشوند و در حالی که حتی عمرالبشیر هم در مراسم اعلام استقلال جنوب سودان شرکت کرد و تبریک گفت ، بهتر است تهران نیز این کشور جدید التاسیس را به رسمیت بشناسند.

دوشنبه 27 تیر 1390 ساعت 21:39

«گروه  تماس» متشکل از حدود 40 کشور و سازمان بین المللی مرتبط با بحران لیبی، دیروز جمعه در نشستی در شهر استانبول، توافق کردند دولت مخالفان معمر قذافی رهبر لیبی را به عنوان دولت قانونی و مشروع این کشور به رسمیت بشناسند.

در میان این کشورها می توان به کشورهای اسلامی و عربی چون ترکیه، امارات، قطر، کویت و اردن اشاره کرد. حتی کشورهایی که پیش از این به حمایت از قذافی مشهور بودند نیز گرچه دولت مخالفان را به رسمیت نشناخته اند ولی حداقل از لزوم کناره گیری قذافی از قدرت سخن به میان آورده و با دولت مخالفان نیز تماس ها و نشست هایی را برقرار کرده اند؛ رئیس جمهور روسیه فرستاده ای ویژه برای ملاقات با شورای حکومت انتقالی مخالفان به شهر بنغازی اعزام کرد و دولت چین هم از رئیس این شورا برای سفر به پکن دعوت کرد.
این در حالی است که قذافی از ابتدای آغاز اعتراضات مردمی و سرکوب مسلحانه آنها تاکنون، بارها ضمن تهدید کشورهای غربی به اخراج از صنعت نفت لیبی، به کشورهای روسیه و چین وعده داده بود که بازار نفت لیبی را به روی شرکت های این دو کشور خواهد گشود.
اما بررسی صحنه لیبی نشان می دهد که حتی پکن و مسکو نیز دریافته اند که نمی توان به قذافی امیدی داشت و حفظ منافع ملی این دو کشور در "لیبی آینده" منوط به ارتباط گیری آنها با مخالفان است.

ایران یکی از کشورهای مهم خاورمیانه و جهان اسلام است و به دلیل ظرفیت های متعدد ، یک قدرت های منطقه ای نیز به شمار می رود. لازمه چنین وضعیتی برای ایران، ایفای نقش و اتخاذ موضعی فعال تر در صحنه لیبی است خاصه آن که "سکوت و سکون" فعلی برای حفظ منافع ملی کشورمان در لیبی آینده نیز مناسب نیست.

قطعا دولت مخالفان در آینده لیبی، بخش مهمی از روابط خود را براساس مواضع کنونی کشورهای مختلف، تنظیم خواهند کرد و ایران نیز نباید به گونه ای عمل کند که غایب آینده لیبی باشد.
در شرایط کنونی که تمامی نشانه ها از انزوای بیش از پیش قذافی و رسیدن دولت وی به خط پایان حکایت دارد می توان از مقامات دیپلماسی کشورمان انتظار داشت که با انقلابیون در لیبی ارتباط برقرار کرده، دولت آنها را به رسمیت بشناسند و صحنه را برای ایفای نقش انحصاری کشورهای غربی و عربی باز نگذارند.
در کنار به رسمیت شناختن دولت مخالفان و انقلابیون در لیبی، موضوع به رسمیت شناختن دولت جدید التاسیس "سودان جنوبی" نیز هم اکنون در رسانه های جهان و صحنه های دیپلماتیک مطرح است.
کابینه منطقه فدرالی جنوب سودان روز شنبه گذشته در مراسمی رسمی اعلام استقلال کرد و شمار زیادی از کشورهای غربی، اسلامی و عربی آن را به رسمیت شناختند ولی تاکنون ایران از به رسمیت شناختن این کشور خودداری کرده است.
مقامات ایرانی تاکنون بارها بر حفظ یکپارچگی سودان تاکید و از موضع مقامات خارطوم در مخالفت با تجزیه این کشور حمایت کرده اند ولی با این حال مسئولان سودانی به این نتیجه رسیده اند که میان جنگ داخلی و تجزیه بخشی از این کشور ، یک گزینه را باید انتخاب کنند و در این وضعیت، به گزینه تشکیلات دولت مستقل در جنوب خود رای دادند و نه تنها این دولت جدید را به رسمیت شناختند بلکه خواستار روابط خوب با آن نیز شده اند.
جالب اینکه دولت خارطوم حتی قبل از اعلام استقلال سودان جنوبی، یعنی در عصر روز جمعه17 تیرماه، این کشور جدید را به رسمیت شناخت.
برخلاف شمال سودان که اکثریت را مسلمانان تشکیل می دهند در سودان جنوبی قدرت در اختیار مسیحیان است و همین عامل باعث شده تا زمینه ای برای نفوذ غرب و اسرائیل در شاخ آفریقا فراهم شود. مقامات سودان جنوبی پیش از این نیز گفته بودند که دلیلی برای رد رابطه با اسرائیل نمی بینند و از پذیرش کمک های مالی خارجی نیز استقبال می کنند.
اسرائیل تلاش می کند با استفاده از نیاز و فقر گسترده "سودان جنوبی" این کشور را به سمت خود سوق دهد و قطعا در این وضعیت، با نزدیکی این کشور به سمت اسرائیل، می توان از همین الان اضافه شدن یک کشور به صف حامیان اسرائیل و مخالفان ایران را پیش بینی کرد.
برای جلوگیری از این وضعیت، بهینه آن است که مقامات ایرانی، کاسه داغ تر از آش نشوند. وقتی خود مقامات سودانی، تجزیه کشورشان و تشکیل دولت مستقل در جنوب سودان را پذیرفته اند و حتی عمرالبشیر  رئیس جمهور سودان هم در مراسم اعلام استقلال  "سودان جنوبی" شرکت کرد و تبریک گفت ، بهتر آن است که مقامات ایرانی نیز این کشور جدید التاسیس را به رسمیت بشناسند خاصه آن که سیاست ایران گسترش روابط با آفریقا و تحکیم جای پا در قاره سیاه است.
سال 1990 و در هنگام اشغال کامل کویت به دست صدام و حذف عملی این کشور از نقشه جهان، شماری از کشورهای عربی از جمله تشکیلات خودگردان فلسطین و اردن، این اقدام را تایید کردند ولی ایران به همراه شمار زیادی از کشورهای عربی، اسلامی و غربی تحت تاثیر این اتفاق قرار نگرفتند و از تایید این اقدام خودداری کردند.
پس از رفع اشغال از کویت، مقامات این کشور تاکنون سیاست های خود را براساس موضع گیری کشورها در برابر اشغال کویت تنظیم می کنند.
پس از آن حادثه مقامات کویتی هیچ گاه روابط خود را با یاسر عرفات و ملک حسین سران وقت تشکیلات خودگردان فلسطین و اردن، به سطح قبلی نرساندند ولی به دلیل موضع گیری مناسب و دوراندیشانه مقامات ایرانی، در روابط تهران - کویت، تا مدت ها روابط فیمابین در مسیر بهبود بود.
اینک نیز دولتمردان "سودان جنوبی" و مبازران لیبی که مقر سیاسی شان "بنغازی" است ، در حال رصد رفتار کشورها هستند و قطعاً رویکردهای امروز آنها را در تنظیم مناسبات آینده شان دخیل خواهند کرد. هنر دیپلماسی  نه روزمرگی صرف که آینده نگری هوشمندانه است.

 

تعداد بازدید : 848

ثبت نظر

ارسال