برای رییس کل بانک مرکزی «هورا » بکشیم

محمد هیراد حاتمی

موضوع بسیار ساده است. آنقدر ساده که می توان بدون هیچ گونه مقدمه چینی یک راست سراغ آن رفت و آن را مطرح کرد اما در رابطه با جزییات آن باید ساعت ها بحث کار شناسی راه انداخت تا آخر سر بتوان نتیجه گیری کرد که آیا دوران ریاست محمود بهمنی بر بانک مرکزی را می توان بهترین دوران چرخه حیات آن قلمداد کرد؟  
موضوع  از این قرار است که محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی در روز های میانی سومین هفته سال 90 ، نشستی ترتیب داد تا در حضور خبرنگاران رسانه های مختلف به ارایه گزارشی پیرامون برنامه‌های این بانک در سال جاری بپردازد و اگر هم زمانی دست داد پرونده برخی از رویدادهای مهم پولی و بانکی سال های گذشته را بیرون بکشد و در رابطه با آن توضیح دهد.
آقای رییس کل در بخشی از گفته های خود جمله ای گفت که انتشار گسترده آن می تواند فریاد برخی از کارشناسان حوزه اقتصاد را بلند کند. او در این نشست به صراحت بیان کرد در هیچ دوره ای از تاریخ بانک مرکزی خدماتی که هم اکنون در زمینه های پولی ، بانکی و اقتصادی ارائه می شود، صورت نگرفته است. در واقع رییس کل بانک مرکزی فهرستی از اصلی ترین اقدامات مهم ترین مرکز فرماندهی سیاست های پولی کشور در زمان ریاست خود را پشت هم ردیف کرد تا در آخر سر بگوید در هیچ دوره ای از بانک مرکزی تا این اندازه اقدام مفید صورت نگرفته است.
شاید اگر مرحوم نوربخش در حال حاضر زنده بود در مقابل این ادعای رییس کل کنونی بانک مرکزی به شدت موضع می گرفت و یا اینکه اگر این موضوع با دیگر روسای پیشین بانک مرکزی به بحث و گفت و گو گذاشته شود هر کدام ادعایی داشته باشند که دوره خود را بسیار شکوفا تر از دوره کنونی قلمدادکند. قصد ورود به این سناریو را اصلا نداریم و آن را بر عهده افراد ذی صلاح می سپاریم که کدام دوره فعالیت بانک مرکزی بهترین دوران آن بوده است، اینجا  مقصود تشویق رییس کل کنونی بانک مرکزی است.
دلیل این تشویق هم از این قرار است که حدود دو سال پیش و در روزگاری که شاید کسی هرگز گمان نمی برد «طلا » به این شکل قله های قیمت رادر رقم های بسیار بالا فتح خواهد کرد، بانک مرکزی مقدار زیادی طلا به جای ارزهای رایج خریداری کرد و امروز مشاهده می کنیم قیمت طلا بیش از دو برابر آن زمان شده است تا بر این اساس ذخایر ارزی کشور چندین میلیارد دلار افزایش پیدا کند.
حالا فرض را بر این بگذارید این اتفاق به گونه ای دیگر رقم خورده بود و قیمت طلا در بازار های جهانی در مسیر نزولی گام بر می داشت. در چنین شرایطی شیب نمودار بدشانسی رییس کل کنونی بانک مرکزی تا چه اندازه سرعت می گرفت؟ او در مقابل سیل انتقاد کارشناسان به عنوان فردی « نابلد » قرار می گرفت که به دلیل عدم به کار گیری استراتژی صحیح توسط او  ذخایر ارزی کشور کاهش یافته است.
حالا شاید برخی بگویند به ذهن کسی خطور نمی کرد که قیمت طلا به یکباره تا این میزان افزایش پیدا کند اما به وقوع پیوستن عکس این ماجرا لااقل ما را مجاب می کند تا به محمود بهمنی حق دهیم با افتخار از عملکرد خود دفاع کند و دوران مدیریت خود بر نهاد پولی کشور را مهم ترین دوران آن قلمداد کند.
در مثل مناقشه نیست این عملکرد رئیس کل، درست مانند بازیکن یک تیم فوتبال، در شرایطی که اصلا کسی گمان نمی برده است سرنوشت یک بازی مهم را او رقم زده باشد. پس از اینکه این بازیکن تکلیف یک بازی مهم را مشخص می کند و در حال بر پایی چشن و سرور است در مواجه با آن چه می کنیم؟  اگر تمایلی برای اینکه برای  او هورا بکشیم نداشته باشیم حق هم نخواهیم داشت او را از خوشحالی منع کنیم پس برای محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی « هورا » بکشیم و بگذاریم خوشحالی کند.