در هفته گذشته چند حکم مهم لز سوی مسئولان حوزههای مختلف کشور صادر شد. یک فیلترینگ، یک تحریم و یک توقیف حاصل نگاه این مسئولان به حوزههای مختلف بوده است. ابتدا سرویس پست الکترونیک شرکت گوگل( جی میل) از سوی کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه در فضای مجازی، فیلتر شد تا یک امکان بزرگ ارسال و دریافت اطلاعات از مردمی که با این سیستم، کار میکردند،دریغ شود. این اقدام آن طور که گفته شد در پاسخ به اقدام شرکت گوگل در امتناع از برداشتن فیلم توهین آمیز به پیامبر اسلام(ص) از روی سایت «یوتیوب» بوده است.
چند روز بعد در حالی که رسانههای کشور، خبر از اعلام نام فیلم سینمایی«یه حبه قند» ساخته رضا میرکریمی، برای حضور درمسابقه جهانی«اسکار» داده بودند، چندساعت بعد، یک مقام مسئول سینمای کشور، اعلام کرد که «امسال اسکار را تحریم میکنیم». انگیزه این مقام مسئول، نیز این بود که «تا زمانی که دستاندرکاران آکادمی اسکار نسبت به سازندگان فیلمبیگناهی مسلمانان» واکنشی درخور شأن نشان ندادهاند، بهعنوان همدلی و همراهی با قلوب مجروح و زخمدیده یکونیم میلیارد مسلمان جهان و بلکه هفتونیم میلیارد آزادگان جهان، از مشارکت سینمای ایران در این رویداد سینمایی امتناع شود.»
در حالی که این مباحث در فضای رسانه ای کشور مطرح بود و موافق و مخالف، مشغول اعلام نظر خود بودند، ناگهان، صفحه رسانهها پر شد از واکنشهای تند و تیز نسبت به یک کاریکاتور در روزنامه شرق، برخی از مسئولان بیش از هر اقدام قانونی، حکم خود را صادر کرده و آن گونه که انتظار میرفت، در فضایی هیجانی، یک روزنامه دیگر به محاق «توقیف» فرو رفت.
در رابطه با این موضوعات و برخی مسائل دیگر،نکاتی قابل تامل است:
۱- در هرسه این موارد( والبته موضوعانی نظیر بازداشت فرزندان هاشمی) برخی از مسئولان وفعالان سیاسی کشور بیش از آن که به فکر تصمیم گیری منطقی و صحیح باشند،با سخنان خود بر هیجانات فضای عمومی افزودند. گویی که این تصمیمات مهم – که در بسیاری از موارد، نتایج منفی آن چهره کشور را خدشه دار میکند- باید در خیابان یا عرصه رسانهها گرفته شود. تصمیمات گرفته شده در این نوشتار( به جز تحریم اسکار) نیازمند طی کردن مراحل قانونی و قضایی است.یعنی باید دادگاهی تشکیل شود، یکی اعلام جرم کند و طرف مقابل دفاع کند و قضاتی فارغ از هیاهوهای سیاسی و جنجالهای رسانه ای، حکم صادر کنند و این خود پروسه ای قانونی را میطلبد که حداقل چند روز باید طول بکشد.اما همه این اقدامات در چند ساعت به انجام رسید.
۲- انگیزههای اعلام شده از سوی مسئولان، برای این هرسه اقدام مهم، به نظر میرسد که چندان تناسبی با تصمیمات گرفته شده ندارد.فیلترینگ سرویس پست الکترونیک گوگل (جی میل) با توجیه تحت فشار قرار دادن گوگل برای یک تصمیم درباره سایت یوتیوپ، در حالی انجام میشود که عملا کاربران ایرانی از دسترسی به این سایت تصویری محرومند. یعنی مسئولان از مدتها پیش این سایت را مسدود کرده بودند. اقدام دوباره برای فیلترینگ یک سایت دیگر این شرکت چندان قابل توجیه نیست. به خصوص که این سیاست درباره موتور جستجوگر گوگل اعمال نشده است.
ماجرای تحریم اسکار نیز در حالی صورت میگیرد که مسئولین این مسابقه جهانی نه از فیلم و سازندگانش حمایت کرده اند و نه در اهانتها به مقدسات مسلمانان دستی داشته اند.تقاضا از آکادمی اسکار برای محکومیت اهانت به مسلمانان اگرچه از نگاه ما مسلمانان توجیه دارد، اما طبیعی است که با وظایف و فضای عمومی این جشنواره تناسبی ندارد بخصوص که این قبیل جشنوارهها با هر توجیهی از ورود به مناقشات سیاسی و مذهبی پرهیز می کنند.
در ماجرای توقیف روزنامه شرق به دلیل انتشار یک کاریکاتور نیز به نظر میرسد که مقدار زیادی ریزبینی و وسواس و پیونددادن همزمانی انتشار آن با هفته دفاع مقدس خرج شده است تاتوقیف» عملی شود. در این اتفاق که هم در داخل و هم در خارج واکنش برانگیزشده است هم برخی از مسئولان وهم فعالان سیاسی و رسانه ای یک جناح یکی از مفاهیمی که میشد از آن برداشت کرد,را به مفهوم اصلی این کاریکاتور تبدیل کردند و ضمن ایجاد فضایی روانی و هیجانی تلاش کردند تا مسئولان قضایی ونظارتی را تحت تاثیر قرار دهند.
۳-موضوعی که در هر سه این اقدام به نظر میرسد این است که مسئولان کشور بیش از آنکه خارجیها را تنبیه کرده اند داخلیها را تنبیه کرده اند. در ماجرای فیلترینگ جی میل میلیونها ایرانی از یک امکان گسترده و آسان رد وبدل کردن اطلاعات محروم شده اند و این در حالی است که به عقیده کارشناسان شرکت گوگل، چندان هم متضرر نشده است. در ماجرای تحریم اسکار، بدون تردید، یک غیبت مهم به کارنامه سینمایی ما اضافه میشود. در حالی که این جشنواره سینمایی معتبر به کار خود ادامه میدهد و سینمای گوشه و کنار جهان را به معرض تماشای جهانیان میگذارد و تنها از این رهگذر محرومیتی خودخواسته نصیب سینمای ایران میشود. سینمایی که پس از حضور موفقیت آمیز در مراسم اسکار سال گذشته، انتظارات جهانی از آن بالا رفته است.
در موضوع توقیف روزنامه شرق نیز بخش بزرگی از مخاطبان داخلی رسانهها را از یک امکان محروم میکند و احتمالا آنان را روانه کانالهای ماهواره و رسانههای خبری خارجی خواهد کرد.
به نظر میرسد که میز ( واحتمالا حوصله ) برخی از مسئولان چندان وسیع نیست و تنها برای گزینههای محدودی چون، فیلترینگ، تحریم و توقیف جا دارد. این درحالی است که با استفاده از قوانین همین نظام و آموزههای ملی و مذهبی همین مملکت، میتوان گزینههای دیگری نیز بر روی این میز اضافه کرد که نه به محرومیتهای داخلی اضافه کند و نه زبان طعنه زنان و مخالفان را درازتر کند ونه التهاب و هیجانی به فضای کشور تزریق کند که آرامش لازم برای اتخاذ تصمیمات صحیح تر و منطقی تر را از بین میبرد.
ثبت نظر