Fa En پنجشنبه 13 اردیبهشت 1403 ساعت 8 و 23 دقیقه

هم‌سلول شدن جن‌گیر مشهور عباس غفاری با سخنگوی دولت اصلاحات

هم‌سلول شدن جن‌گیر مشهور عباس غفاری با سخنگوی دولت اصلاحات

در حالی که برخی از چهره های اپوزیسیون خارج از کشور به هواداری از عباس غفاری، متهم ارتباط با عالم متافیزیک و نیروهای ماورایی وارد عمل شده و از وی چهره‌ای مثبت و حق به جانب ارائه کرده اند، اطلاعات خبرنگار «آینده» حاکی از وضعیت نامناسب پرونده وی دارد..

سه شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 21:11

پس از انتقال عباس غفاری از سلول انفرادی به سوئیت، وی با عبدالله رمضان زاده، سخنگوی دولت اصلاحات که در حوادث پس از انتخابات دستگیر و به زندان محکوم شده است، منتقل می گردد.

رمضان زاده که در سلول خود سرگرم فعالیت علمی و ترجمه بوده است، پس از آشنایی با غفاری متوجه می شود که وی با وجود آشنایی کامل با ادعیه و تسلط به قرآن کریم، روح آلوده‌ای داشته و در زمان خواب اصوات عجیب و ناله های خاصی از وی به گوش می رسد که موجب وحشت‌ز‌‌‌‌‌‌‌دگی او می گردد.

همچنین عباس غفاری با بیان خاطراتی از تجربیات غیراخلاقی خود و برخی مسئولان برای او حکایت کرده است.

هم زمان برخی اخبار از تحولات جدید در پرونده جن گیرهای مرتبط با بعضی مقامات حکایت دارد.

بر اساس این اخبار با شکسته شدن طلسم و کشف چگونگی جلوگیری از اعمال قدرت رمالها و جن گیران، اطلاعات تکان دهنده ای از چگونگی عملکرد و ارتباطات آنها به دست آمده است.

بر اساس این اطلاعات، افراد مذکور با طلسم کردن مقامات بالاتر دولتی، فرد مورد نظر را به قدرت می رسانده‌اند.

در این حال یکی از آشنایان عباس غفاری، در نامه ای به “آینده”، مدعی شده است:

در پاسخ به به این پرسش که آیا تعهد و وفاداری به شریعت و شعائر اسلامی در رفتار ایشان ملاحظه می‌کردید یا خیر، باید گفت: حجامت دلیل آشنایی بود و سپس شخصیت متواضع و آشنایی به داروهای گیاهی و طب سوزنی باعث رفت و آمد بیشتر و گفتگو های متنوع تری میان ما شد که قریب پنج سال دوام یافت.

آنچه می‌توانم بگویم اینکه او علاوه بر موارد فوق مطالعات غیردانشگاهی و غیرحوزوی درباره قران و ائمه اطهار انجام داده بود و به ظاهر اهل شریعت و عرفان بود و به دنیای بالایی دستی داشت که گاه و بیگاه آن را نشان می‌داد، اما در حدی نبود که آن را چنان برجسته کنیم که در مطبوعات مشاهده می‌کنیم.

من جن گیری یا احضار ارواح از او ندیدم، بلکه مریض های زیادی را می‌دیدیم که با داروی گیاهی به همراه ادعیه قرانی مداوا می‌شوند و نمی دانم چه تعداد از این مریض ها درمان می‌شوند. من آنها را می دیدم در وقت های نامتعارف ویزیت میشوند و ایشان با علاقه بسیار با آنها گفتکو میکرد.

مراجعه کننده ها از مردم عادی تا دانشگاهی و عالم و روحانی بودند. حتی آقایان ع . م(اصلاح طلب) و ب. ل (اصولگرا) با وی دیدار داشتند. شاید برخی دیدارها جنبه گفتگو و مباحثه داشت، ولی این گونه نبود که تنها مردم عادی با او دیدار کنند.

وی در زندگی شخصی هیچ ندارد و حق ویزیت و یا حق الزحمه برای ادعیه و نسخه هایش دریافت نمی‌کرد. به محرومان علاقه خاصی داشت و به این لحاظ معروف و معروف‌تر می‌شد. از او زن بارگی ندیدم و فکر می‌کنم اصلا رغبتی در این سن و سال نداشت.

مرتب به زیارت مرقد ثامن الحجج می‌رفت و هر از گاهی چله نشینی می‌کرد و کمتر از دو یا سه ساعت می‌خوابید. در حین خواب گاه حرف می‌زد و از خدا چیز هایی می‌خواست و یک بار می شنیدم دهها بار یا محمد یا محمد می‌گفت تا صدایش بی رمق شد. اما زبانی تند در سیاست داشت و به مسؤلان درشتی می‌کرد و هرچه خواستم با او بحث کنم موثر واقع نمی شد و به راه خود ناسزا میگفت

دو زن گرفت، اولی قریب چهارده سال از او بزرگتر بود و دومی شاید بیست سال کوچکتر. با پدرزنش و تنها پسرش در تنازع بود، ولی زنش راضی از زندگی فلاکت بار.

تعداد بازدید : 3587

ثبت نظر

ارسال