قیمت و شیر و لبنیات که صد تومان بالا می رود صدای همه در می آید. رسانه ها مطلب می نویسند، کاریکاتورها کشیده می شوند و مسئولان هم از جریمه های میلیاردی شرکتهای متخلف خبر می دهند. اما این وسط کسی عین خیالش نیست که قیمت کاغذ تقریبا دو برابر شده است. البته کسی که میگویم منظورم مسئولان محترم وزارتخانه های صنعت، معدن، تجارت و فرهنگ و ارشاد اسلامی است، وگرنه ناشران، نویسندگان، چاپخانه داران و جامعه کتابخوانها که با گوشت و پوستشان دارند این افزایش قیمت را حس می کنند. گروه اول با کتابهای آماده ای که نمی توانند منتشر کنند، گروه دوم با آثاری که خیلی وقت است تحویل ناشر داده اند و هنوز به بازار نیامده است، گروه سوم با یک شیفته شدن چاپخانه شان که قبلا دو شیفته کار می کرد و کتابخوانها هم با قیمتهای عجیب و غریبی که پشت جلد کتابها می بینند؛ کتابی چند جلدی که در نمایشگاه کتاب با قیمت 39 هزار تومان عرضه می شد پس از دو ماه و اندی با قیمت 95 هزار تومان در نمایشگاه قرآن عرضه شد!
تیراژ صدتایی کتاب نتیجه افزایش قیمت کاغذ
کاغذ مورد نیاز برای نشر کتاب اواخر سال گذشته با قیمتی حول و حوش بندی 45 هزار تومان بفروش می رسید اما این قیمت این روزها نزدیک 85 هزار تومان است. یعنی تقریبا افزایشی دو برابری طی شش ماه. طبق گفته ناشران می توان گفت که 60 درصد بهای کتاب هم به قیمت کاغذ ربط دارد. حالا با کنار هم گذاشتن اینها حتما می توان درک کرد که چرا انتشاراتی ها عاجز شده اند از چاپ و نشر کتاب و حتی کسی مثل مدیر انتشارات «عماد فردا» که کتابهای خوب و متعهدانه ای مانند حاجی بخشی و از معراج برگشتگان را منتشر کرده است، از سمت خود استعفا می دهد چرا که معتقد است وقتی نمی توان کتابی چاپ کرد، مدیر انتشارات بودن چه معنی دارد!
در حالت عادی تیراژ کتابها در ایران بالا نیست اما این دیگر خیلی نوبر است: سید صادق اشکوری مدیر انتشارات مجمع ذخائر اهل بیت(ع) می گوید که گرانی کاغذ موجب شده تا این انتشارات در طول 6 ماه گذشته تیراژ کتابهای خود را از 1000 عدد برای هر کتاب به 100 تا 200 برساند.
احمد نثاری مدیر انتشارات امیرکبیر هم می گوید: ما ناچار شدهایم از میان 100 عنوان کتابی که تولید کرده بودیم و آماده انتشار بود، تعدادی را گلچین کنیم و تنها حدود 30 تا 50 عنوان را به دست چاپ بساریم. این تازه حال و روز انتشاراتی های جا افتاده و استخوان داری مثل امیرکبیر است وگرنه نشرهای کوچک و خصوصی مانند همان عماد فردا که کلا بی خیال انتشار کتاب شده اند و اصلا کارشان به گلچین کردن نرسیده است.
مثلا رحیم مخدومی نویسنده و مدیر انتشارات «رسول آفتاب» که کتاب «من مادر مصطفی» درباره شهید احمدی روشن را در کارنامه دارد، می گوید که نشر متبوع وی پس از زمان برپایی بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران تا کنون کتابی چاپ نکرده است،
وقتی حرف رهبر انقلاب هم زمین می ماند
«ما هم تاثیر گرانی کاغذ را مشاهده کرده ایم و آماری داریم که نشان میدهد این تاثیر با شیب ملایمی ادامه دارد. قطعا وزارت ارشاد با اقداماتی که با همکاری اتحادیهها انجام میدهد، اجازه نخواهد داد این مسلله زیاد لطمهای به فضای نشر وارد کند.» این جملات را بهمن دری، معلون فرهنگی برکنار شده وزارت ارشاد در دی ماه سال گذشته بر زبان راند.
این تلاش وزارت ارشاد به حدی موفق بود و چنان موجب شد تا زیاد لطمهای به فضای نشر وارد نشود(!) که رهبر معظم انقلاب را واداشت تا در بازدید سالانه خود از نمایشگاه کتاب به مسئله گرانی کاغذ اشاره کرده و از مسئولان بخواهند این مشکل را برطرف کنند:
« وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید با کمک دولت، این موانع، بهویژه موضوع گرانی کاغذ را برطرف کند. تولید کاغذ در کشور را از جمله تولیدات امتداددار است. مهمترین تولید ملی، تولید امتداددار است و با برطرف شدن مشکلات کارخانههای کاغذ، قطعاً راه برای کتابخوانیِ بیشتر و ارزان شدن قیمت کتاب باز میشود.»
اما امروز که بیش از چهار ماه از اشاره مستقیم حضرت آقا به وزارت ارشاد برای حل مشکل گرانی کاغذ می گذرد، نه تنها اتفاق خاصی نیفتاده است که مسئولان این وزارتخانه انگشت اشاره خود را به سمت وزارت صنعت، معدن و تجارت گرفته اند و خبرنگاران را به آن سمت پاس می دهند.
سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه مراسم اهدای دهمین جایزه قلم زرین در تیرماه(دو ماه بعد از نمایشگاه کتاب و سخنان رهبری) در باره وضعیت گرانی فوقالعاده کاغذ و گرانی و کمیابی آن در بازار گفت: «وضعیت کاغذ را از وزارت صنعت و معدن و تجارت سوال کنید. ما هم البته پیگیری میکنیم.»
شاید وزارت صنعت و مدن و تجارت وظیفه های مهمی در حوزه اجرا و کاهش قیمت کاغذ داشته باشد اما وزارت ارشاد باید بعنوان متولی مسئله نشر و فرهنگ در کشور این مهم را پیگیری و مطالبه کند نه اینکه کنار بنشیند.
حتی دریغ از یک نامه خشک و خالی
کم کاری و بی تفاوتی وزارتخانه های صنعت و ارشاد نسبت به این اتفاق مهم موجب شد تا خود اهالی نشر دست بکار شوند. مجمع ناشران انقلاب اسلامی که نزدیک به 100 عضو دارد یکی از این مجامع صنفی بود. این مجمع پس از برگزاری جلساتی کارشناسی با ناشران، خواستار تشکیل شورایی متشکل از خبرههای حوزه کاغذ و مدیران ارشد فرهنگی و مسئولین کنترل بازار در وزارت صنعت و تجارت در حوزه بازرگانی و مسئولین مدیران حوزه صنعت برای تدبیر افزایش تولید در کشور شد، تا تدبیر جامع و بسته کاملی را برای رفع این مشکل که بسیار جدی بوده و تبعات تاثیرگذاری در حوزه فرهنگ و اقتصاد از خود بجای خواهد گذاشت اتخاذ شود.
نامه نگاریهایی هم در این زمینه انجام گرفت که حتی یک پاسخ خشک و خالی هم دریافت نکرد؛ نامه اول پیش از نمایشگاه کتاب حدود اوایل اردیبهشت به وزیر صنعت ارسال شد و پس از آن نامه دومی حدد 8 روز پیش مجددا ارسال شد، اما هنوز هیچ پاسخی از جانب وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت دریافت نشده است.
بی خیال ناشران متعهد
بی خیالی وزارت صنعت، معدن و تجارت نسبت به قضیه گرانی کاغذ که حتی آنها از جواب دادن به نامه مجمع ناشران انقلاب اسلامی بی نیاز می کند از جهتی دیگر هم قابل نظاره است. اگر علمداری پیگیری بحث گرانی کاغذ بعهده جریان روشنفکری و ضد انقلاب بود و آنها با سوءاستفاده از این آب گلال آلود ماهی خفقان فرهنگی و سانسور و... را می گرفتند و این شعارها را می دادند، آنوقت همه دستگاهها و مسئولان بسیج می شدند تا پاسخشان را بدهند و ثابت کنند اینگونه نیست.
اما حالا که جمعی از ناشران انقلابی و متعهد وارد گود شده و دلسوزانه در حال پیگیری این مشکل حوزه نشر هستند، مسئولان حتی زحمت جواب دادن به نامه آنها را هم به خود نمی دهند.
وقتی بی عرضگی و بی خیالی از تحریم پیشی می گیرد!
اما طبیعتا در این روزها بهترین بهانه برای توجیه هر نوع گرانی در هر صنعتی می تواند نواسانات بازار ارض و یا تحریمها باشد. اما اکثر ناشران و فعالان حوزه کتاب با دلایلی متقن این توجیهات را رد می کنند. مهدی رمضانی مسئول انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی یکی از این افراد است که در گفتگو با رجانیوز می گوید: طبق اعلام مراکز مسئول، حجم واردات کاغذ در 5 ماهه اول امسال نسبت به همین مدت در سال گذشته نه تنها برابر که کمی هم بیشتر است. از طرفی کشورهایی که کاغذ مورد نیاز ما را تامین می کنند اندونزی، چین و هند هستند که روابط تجاری ما با آنها ادامه دارد و تحریمها بر این روابط تاثیر قابل توجهی نداشته است.
رمضانی ادامه می دهد: جدای از اینها تا چند وقت پیش کاغذ از جمله کالاهایی بود که از ارز مصوب دولتی برای واردات استفاده می کرد و بنابراین کاغذهایی که الان در بازار هستند با دلار آزاد 2000 تومانی وارد نشده اند که بخواهیم نوسانات بازار ارز را در گرانی آنها دخیل بدانیم.
او در پایان می گوید: خیلی عجیب است که مسئولان وزارت ارشاد در برابر این مشکل که ضربه عظیمی را به ناشران و فعالان فرهنگی وارد کرده است حتی از اظهار همدردی هم دریغ می کنند و با حرفهای تصنعی از ثابت ماندن تعداد کتابهای منتشره خبر می دهند!
پس مشکل کجاست؟ احتکار و عدم برخورد با محتکران و سودجویان عمده ترین دلیلی است که فعالان حوزه نشر برای وضعیت این روزهای کاغذ ذکر میکنند. میثم نیلی، مدیرعامل مجمع نشاران انقلاب اسلامی در این زمینه می گوید: مسئله گرانی کاغذ هیچ ارتباطی با تحریم ندارد، گرانی کاغذ مسئله ناظر به تحریم یا منبعث از تحریم و عوارض این تحریم نیست، گرانی کاغذ ناشی از احتکار و عدم برخورد با محتکران کاغذ در کشور است.
او با تاکید بر این مهم که این موضوعات بر عهده وزارت صنعت است، تصریح می کند: این موضوعات هر دو مسایلی هستند که وزارت بازرگانی سابق و وزارت صنعت تجارت فعلی باید به صورت جدی به آن بپردازد، اما متاسفانه این همت و اهتمام آنگونه که شایسته این موضوع است دیده نمیشود.
تولید داخل را دریابید
در کنار این مهم عدم توانایی تولید داخل برای تامین بازار نیز یکی دیگر از دلایل است که موجب شده است بازار به شدت به کاغذ وارداتی وابسته باشد.
اگرچه کیفیت کاغذ تولید داخل نمی تواند دل ناشران را بدست بیاورد اما گرانی بی حد و حصر کاغذ خارجی موجب شده است تا کاغذ ذاخلی نیز گران شود و تا مرز بندی 50 توامن برسد. فعالان حوزه کاغذ این گرانی را بدلیل کمبود این کاغذ در بازار می دانند.
عدم توجه به افزایش کیفیت و کمیت تولید داخلی کاغذ موجب شده است تا این صنعت با این چالش مواجه شود. چالشی که نه بر اثر تحریم و نه افزایش قیمت دلار که بیشتر بخاطر بی توجهی و کم کاری برخی مسئولین است. افزایش قیمت کاغذ نه تنها تولید کتاب را کاهش می دهد و با افزایش قیمت آن کتابخوانها را با مشکلات جدی روبرو می کند، بلکه همانطور که رهبر انقلاب فرمودند به علت امتداددار بودن این صنعت، عوارض بسیاری خواهد داشت. بی کاری کارگران چاپخانه ها، انتشاراتی ها و... یکی از این عوارض است.
ثبت نظر